میلیاردر شدن در یک سال می توان به این ارقام در کمتر از این زمان نیز رسید، اما باید ببینیم که الان در چه پله ای ایستاده ایم. قدم اول برای میلیاردر شدن در یک سال با چه فعالیتی قرار است یک میلیارد تومان را در یک سال به دست بیاوریم؟ آن را روی کاغذ بنویسید تا شفاف شود. میلیاردر شدن از طریق اینترنت به عنوان مثال اگر من سودم از فروش اجناس 20 درصد است، برای اینکه در یک سال، یک میلیارد تومان سود و کسب ثروت کنم، باید 5 میلیارد تومان فروش داشته باشم و این یعنی ماهی تقریبا نزدیک به 500 میلیون تومان فروش و به عبارتی باید هفته ای بیش از 100 میلیون تومان فروش داشته باشم. پس از این محاسبات خواهم دید که آیا چنین چیزی امکان دارد یا خیر؟ اگر رقم محاسبه شده نزدیک به واقعیت بود، می توانیم از خودمان بپرسیم که خوب حالا چگونه می توانم فروشم را بیشتر کنم تا به هفته ای 500 میلیون تومان برسم؟ اگر رقم خیلی دور از دسترس بود به این نتیجه می رسیم که نمی توان یک میلیارد تومان را از این کار به دست آورد و کسب ثروت کرد. پس باید از خودمان بپرسیم در چه کاری می توانم این رقم را کسب کنم؟ معمولا درآوردن اولین یک میلیارد تومان دشوار ترین خواهد بود! اما با برنامه ریزی دقیق می توان به این رقم رسید. اگر شما هیچ کسب و کار یا تخصصی ندارید، باید ریسک های بالایی برای رسیدن به یک میلیارد در یک سال انجام دهید و بیشتر این ریسک ها به شکست و از دست رفت انرژی و سرمایه تان ختم خواهند شد. پس اگر چنین است و هیچ تخصص یا کسب و کاری ندارید، بهتر است به عنوان قدم اول به فکر کسب تخصص، مدتی شاگردی یا کارمندی برای کسب تجربه و سپس شروع کسب و کار خودتان باشید. چه کسانی میلیاردر می شوند؟ من انسان ثروتمندی را ندیدم که کسب و کار مستقل خود را نداشته باشد! اگر هم کسی بدون فعالیت اقتصادی خاصی این پول را کسب ثروت کرده پولدار بودن او دوام نداشته و احتمالا خودش هم نمی تواند بهره کافی از پولش ببرد. نه تنها پول، بلکه هر دستاوردی اگر نتیجه تلاشی هدفمند نباشد، یک شکست بزرگ به حساب می آید. ثروتمند شدن نتیجه خلق و کسب ثروت از طریق ارائه ارزش است و فقط کسانی می توانند ازعهده این کار بر آیند که قیمت رسیدن به خواسته خود را بپردازند. یعنی سختی هایی را تحمل کنند، مشکلاتی را حل کنند، مهارت هایی را کسب کرده و دانسته های خود را به کار بگیرند. درست مانند وارن بافت! ما معمولا به دنبال راه های آسان و بی زحمت برای رسیدن به اهداف خود هستیم. البته منظور این نیست که ما باید از سختی ها استقبال کنیم. بلکه باید در حالی که به اهداف خود دست می یابیم، توانمند نیز بشویم. توانمدی و رشد، لازمه داشتن موفقیت و کسب ثروت پایدار است. به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که فقط به خاطر داشتن ظاهر زیبا یا پارتی وارد سینما شده و یکی دو فیلم هم بازی می کند. این فرد بعید است به موفقیت بیشتری برسد مگر اینکه همزمان با این خوش شانسی، شروع کند به توانمندسازی خود و کسب مهارت های لازم. اشخاصی که از راه های فوری و سریع لاغر می شوند، کاهش وزنشان بسیار ناپایدار است. در حالی که یک برنامه میان مدت و منظم نتایج پایدارتری خواهد داشت. 9-موفقیت مالی در ایران اگر توی این مملکت نتوانید به موفقیت مالی برسید، در هیچ جای دیگری نخواهید توانست. چرا؟ 1-رقبا جدی نیستند اصلا رقابت خاصی در ایران وجود ندارد. به قدری کسب و کارها در رعایت اصول ابتدایی ضعیف عمل می کنند که فروشنده ایرانی وقتی به مشتری لبخند میزند، مشتری ذوق مرگ می شود. چون هنوز که هنوز است، مشتری دنبال فروشنده می افتد و فروشنده ناز می کند و تهدید که اگر از من نخرید فلان می شود و بهمان. داخل فروشگاه که می شوی انگار باید حتما چیزی بخری و الا فروشنده خیلی از دستت ناراحت می شود و جواب خدانگهدارت را نمی دهد! هنوز کسی جنسش را پس نمی گیرد و پولی پس نمی دهد و هزاران مورد دیگر که نشان می دهد با این سطح از ضعف در اصول ابتدایی، کسب و کارهای ما هنوز سرپا هستند. پس اگر اصولی کار کنید، یکی دوسال بیشتر طول نخواهد کشید تا بارتان را ببندید. 2-بازار بکر است اصولا کسب و کارهای ایرانی به استراتژی و بازار هدف و مدل کسب و کار و این چیزها اعتقادی ندارند. به نظرشان این سوسول بازی ها کاربردی ندارد. شما اگر همین سوسول بازی ها را اجرایی کنید، خواهید دید که واقعا چقدر بازار تشنه خدمات و محصولات شماست و اصلا در به در دنبال فرد قابل اطمینانی می گردد که خدمات و محصولات با کیفیت ارائه می دهد. فکر نکنید مثلا بازار رستوران اشباع شده، بازار درست را پیدا کنید. بازاریابی را بیاموزید یا از متخصصانش کمک بگیرید. 3-خیلی سفت و سخت نمی گیرند قبول دارم شرکت زدن در آمریکار یا اروپا خیلی ساده تر از ایران است. اما اگر بخواهید مثلا قصابی راه بیاندازید خیلی ساده تر از کشورهای دیگر این کار ممکن است. یا اگر بخواهید برق کاری کنید هم به همین شکل. بسیاری از کارها مانند کار نصب آسانسور و آیفون تصویری و … اصلا پیچیدگی ندارد، اصلا کسی کاری به کار شما ندارد که چکار می کنید و با چه مجوزی دارید مثلا آیفون برای یک ساختمان نصب می کنید. در اروپا خیلی به کسانی که این گونه مشاغل را دارند سخت می گیرند. حتی به طور مثال لیست برند هایی که در ساخت ساختمان می خواهید استفاده کنید را باید در هنگام اخذ مجوز ساخت اعلام کنید و به هبچ وجه نمی توانید بعد از اخذ مجوز اعلام کنید که می خواهم برند آیفون تصویری ام را عوض کنم! کسانی که در ایران ساختمان ساخته اند دیده اند که چقدر همه چیز روی هواست! 4-رقیب خارجی وجود ندارد ایران بازاری است که دور آن حصاری کشیده شده و بسیار شرکت های خارجی کمی در آن فعال هستند. در چند سال اخیر این روند شروع به تغییر کرده. هوشیار باشید که اگر پای شرکت های خارجی به ایران باز شود، در بسیاری از چیزهای پیش پا افتاده مثل همان لبخند زدن به مشتری، بسیار استاد هستند و آن وقت است که رقابت دشوار خواهد شد. سریع اقدام کنید اما هوشمندانه.


روانشناسی، موفقیت کسب ,یک ,کار ,تومان ,های ,نمی ,کسب و ,و کسب ,در یک ,کسب ثروت ,میلیارد تومانمنبع

چگونه به راحتی انواع بیمه نامه(شخص ثالث،بدنه،مسئولیت و عمر) را انجام دهیم؟

چرا نمی توانم وزن کم کنم؟(گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت)

خوردن آب بیشتر برای سلامتی چگونه می توان مصرف کرد؟(گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت)

زنجبیل

بیمه بدنه خودرو و بیمه شخص ثالث (modirebimeh.ir)

بیمه عمر(مدیر بیمه-modirebimeh.ir)

کسب درآمد

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

منبع تحت فشار perfectmoney تخفیف الان بخر تحویل بگیر پرسش مهر 98 رئیس جمهور ایده های دکوراسیون و غرفه فواید گوشت شترمرغ روستای جوروند آموزش ترامپولین خرید آنلاین ترازو رادین